مريضي پسرم تو روزهاي مونده به جشن تولد و دل نگراني من
سلام همه جون مامان كه از بس نگرانتم دست و دلم به هيچ كاري نميره مورچه كوچولوي من ديروز خوب بودي و اما امروز صبح تو مهد دوباره حالت بد شد و اومدم بهت يك سر زدم و دارويي كه دكتر بهت داده بود و دادم خوردي . مديرت گفت صبحانه دو لقمه خوردي و باز بالا آوردي و ميان وعده هم چند تكه ميوه خوردي ، براي 12 هم زنگ زدم سراغتو گرفتم كه گفت ناهار چند تا قاشق بيشتر نخوردي و الان خوابي جون مامان ولم كنن آلان مي زنم زير گريه ، يعني همه دنيا رو از من بگيرن راضي ام به اينگه حتي تو يك ثانيه هم مريض نباشي جون مامان خودم هم الان وضعيت خوبي ندارم كل اين هفته همش در گير بودم و مشغول كار ، دو شب هم هست به خاطر تو بيشتر ...
نویسنده :
مامان منير
15:45